برای فرزند انسان آرامش نیست

ساخت وبلاگ

بین دنیای خیال و دنیای واقعیت مانده‌ام. دیروز روی نیمکت پارکی که از شدت بهار سبز بود نشسته بودم. زمینِ خیس خیس بود. آسمان طبقه به طبقه پر از ابر بود. ابرهای سفید و خاکستری. من به دورترین جای آسمان که چشمم به آن میرسید نگاه میکردم. رد ابرها را میگرفتم. بین آن طرح های آبرنگِ ترِ بی‌نظیر، پرت شدم به زمستان نود و یک. روزهایی که پر از خیال بودم. واقعیتی وجود نداشت. یکی از روزهایی که از خواب بیدار شدم از پنجره ی اتاق که انگار توی ابرها بود به دونه های برف نگاه میکردم. چه عاشق بودم و فارغ از جهان. تازه با کلمات سودا پیدا کرده بودم. وبلاگ مینوشتم. با الهام و آزاد و دِد و بهنام و باسط و مریم و عادل و آرش و کلنل و الهه، حرف میزدیم، مینوشتیم، میخواندیم، سودا میبافتیم.

Sound healing...
ما را در سایت Sound healing دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : inner-chapters بازدید : 93 تاريخ : جمعه 29 فروردين 1399 ساعت: 15:16